تاریخچه برندسازی - قسمت اول

ما در عصر طلایی برندسازی زندگی میکنیم و راه های زیادی برای کسب و کارها وجود دارد تا بتوانند جایگاه خوبی در حوزه فعالیتی خود بدست آورند و از همه مهم تری با مخاطبان و طرفداران خود ارتباط برقرار کنند. اما تاریخچه برندسازی در واقع به قرن ها قبل برمی گردد این حوزه در طول سالها پیشرفت کرده و به یک قسمت اساسی در ایجاد هرکسب و کاری تبدیل شده است. برندسازی در واقع از دهه 1500 میلادی آغاز می شود، اما تغییرات عمده در قرن نوزدهم و بیستم میلادی اتفاق می افتاد. طی دهه ها آزمایش و پیشرفت های تکنولوژیکی، برندها یاد گرفته اند که چگونه می توانند از همه چیز استفاده کنند و توجه مشتریان خود را جلب کنند و مصرف کنندگان بی تفاوت را به علاقه مندان خود تبدیل کنند. یادگیری این زمینه جذاب یک گام حیاتی در توسعه برند خود است. در این مقاله، ما تاریخچه برندسازی را بررسی خواهیم کرد که چگونه شروع به کار کرد، چگونه با گذشت زمان تکامل یافته و در آینده به کجا خواهد رفت.

اروپا و ایالات متحده در طی قرن های هجدهم و نوزدهم با فرایندهای جدید تولید دگرگون شدند. این زمان تاریخی باعث ظهور تولید انبوه کالا شد، نتیجه افزایش کارایی و فناوری در محل کار. محصولات بیشتر به معنای انتخاب بیشتر برای مصرف کنندگان بود. از آنجا که شرکت ها اکنون رقبای بیشتری نسبت به قبل داشتند، ناگهان نیاز به برجسته شدن و مالکیت آنها وجود داشت به همین علت طراحی لوگو اهمیت زیادی پیدا کرد. لوگو شامل کلمات، عبارات، نمادها، طرح ها، اشکال و رنگ هایی است که به طور قانونی ثبت شده یا با استفاده از نمایندگی یک شرکت یا محصول ایجاد شده است. لوگوهای ثبت شده در دهه 1870 به شهرت رسید و کنگره ایالات متحده اولین قانون علامت تجاری خود را در سال 1881 تصویب کرد. این اولین نمونه لوگو به عنوان مالکیت معنوی بود، راهی برای شرکت ها برای ادعای رسمی محصولات خود به عنوان کپی رایت و رقبا.

چرخش قرن بیستم زمانی بود که فناوری شروع به تحول در زندگی روزمره کرد و ما نگاهی اجمالی به آنچه آینده ما می تواند داشته باشد، دیدیم. پرواز تاریخی و الهام بخش برادران رایت در سال 1903 به نمونه ای اولیه از خلاقیت، نوآوری و تخیل مربوط به دوران تبدیل شد. قرن با تولد چندین شرکت شاخص آغاز شد که در نهایت به برندهای برجسته در سراسر جهان تبدیل شدند. کوکاکولا، کلگیت ، شرکت فورد موتور، شانل و همگی در نوع خود اولین پیشگامان و به عبارتی روند سازندگان برند بودند. این برندها در زمان معرفی خود از زمان خود جلوتر بودند. شرکت فورد موتور قبل از هر کس دیگری وسایل نقلیه ساخته شده با بنزین ساخته شده در آمریکا و شانل کت و شلوارهایی را برای زنان در زمانی ارائه می داد که فقط به عنوان لباس مردانه تصور می شدند. این برندها از نوع خود مبتکر و اولین بودند که همین امر آنها را به رهبران صنعت تبدیل کرد. در طول دوره، برندها از طریق روزنامه ها و مجلات اثرگذار بودند. چاپ فضایی را فراهم می کرد که برندها می توانند از کلمات، نشان ها و تصاویر برای تمایز خود استفاده کنند. تبلیغات غالباً بسیار آموزنده بودند و دقیقاً نحوه کارکرد محصولات و کارهایی که می توانستند انجام دهند را بیان می کردند.

هنگامی که تولید کارآمدتر بود و شرکت ها در مالکیت رسمی محصولات خود ارزشی می یافتند، گام منطقی بعدی صحبت در مورد آنها در محیطی است که مشتریان بالقوه گوش می دهند. در آغاز قرن بیستم، بیشتر ایستگاه های رادیویی توسط تولید کنندگان تجهیزات رادیویی و خرده فروشانی که بیشتر از ایستگاه های خود برای تبلیغ مشاغل خود استفاده می کردند، اداره می شدند. در دهه 1920، رادیو بسیار محبوب شده بود و دارندگان ایستگاه ها به دنبال تبلیغات راهی برای پایدارتر کردن تجارت خود بودند. برندسازی از طریق صدای رادیو، عبارتهای فشرده و پیام رسانی هدفمند زنده شد. اولین تبلیغات رادیویی در سال 1922 از طریق WEAF در نیویورک پخش شد و یک مجتمع آپارتمانی جدید در این منطقه را تبلیغ می کرد. تا سال 1930، تقریباً 90٪ ایستگاه های رادیویی در ایالات متحده در حال پخش تبلیغات بودند. در این مدت، تولیدکنندگان نه تنها تبلیغات، بلکه کل برنامه ها را نیز حمایت مالی می کنند. این هویت برند را به سطح کاملاً جدیدی رساند. شنیدنی، به یاد ماندنی و غیرقابل تکرار شد.